چگونه ناامیدی و نوآوری با هم ترکیب میشوند تا یک کسبوکار به وجود بیاید.
این تصویر توصیف کنندهی موج جدید جهانی شدن (و تلاش برای مهار آن) است. یک مهاجر تازه وارد در سواحل اروپا که تلفن همراهی را به چنگ میآورد و امیدوار به زندگی جدید است. کشورهای ثروتمند تا قبل از این برای جلوگیری از پناهندگان و فقرا دیوارهای خود را آنقدر بلند بالا نبرده و با مهاجران مقابله نکرده بودند. با این وجود مردم هنوز هم به سختی میکنند که از مشکلات عبور کرده و از دیوارها رد شوند.
مهمترین علل مهاجرت جنگ در مناطقی مانند سوریه و سومالی و ترکیب جمعیتی و چشم انداز بد به زندگی در سرتاسر آفریقا و خاورمیانه است. نقش توانمندسازهای جدید نیز حیاتی هست: تلفنهای همراه، اینترنت، واتس اپ و فیس بوک. آنچه در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفته است نقش تجارت و کسبوکار در تغییرات دنیا است. در کتاب "مهاجر، پناهنده، قاچاقچی، ناجی" اثر پیتر تینتی و سه شنبه رایتانو، هر دو محقق، توضیح میدهند که چگونه ورود افراد به اروپا به دلیل ظهور کارآفرینان نوآور از میان آنها امکانپذیر شده است.
قاچاق افراد بخشی از اقتصاد گسترده جرائم سازمان یافته غیرمتمرکز است. کسانی که در این تجارت هستند لزوماً شرور یا بخشی از یک توطئه بزرگ نیستند؛ آنها افراد عادی هستند که برای کسب سود و ایجاد شرایط بهتر برای زندگیشان به جرائم سازمان یافته کشانده میشوند. از طرفی سیاستهایی که با هدف متوقف کردن مهاجرت، به ویژه در اروپا اعمال میشوند، تنها موجب افزایش تأثیرات و خطرات این جرائم (قاچاق انسان) میشوند.
برای اثبات این ادعا، نویسندگان کتاب گزارشهای تائید شدهای از نیجر، لیبی، بالکان، ترکیه و مصر و سایر
کشورها ارائه میدهند. تمرکز اصلی آنها مهاجران نیستند، بلکه قاچاقچیان هستند (افرادی که ورود به کشورها را بدون ویزا یا گذرنامه امکانپذیر میکنند). سرکوب مهاجرت قانونی و تقاضا برای مهاجرت باعث تحریک عرضهی خدمات قاچاق انسان میشود. در ترکیه و لیبی، توانایی پناهندگان سوری در پرداخت دهها هزار دلار بود که قاچاقچیان را به سمت توسعه سیستمهای پیچیده سوق داد. این سیستمها به قدری پیچیدهاند که برخی از پناهندگان هنگام ورود به اروپا اسکن بارکد انجام میدهند که به آنها کمک میکند تا پرداختهای آنها از طریق escrow (سیستمی که پول را از مشتری دریافت و نزد خود نگه داری میکند و بعد از اتمام کار آن را به حساب ارائه دهنده خدمت واریز میکند) به قاچاقچیان واریز شود. این سیستمها بر اساس سیستمهای موجود، به ویژه شبکههای حواله انتقال پول غیررسمی که توسط بازرگانان در کشورهای در حال توسعه استفاده میشود، ساختهشدهاند.
بحث کلیدی این کتاب که قوانین سختگیرانه، کارآفرینان را به استفاده از مسیرهای جدید، خطرناکتر و جنایتکارانه قاچاق سوق میدهد، قانع کننده است اما میتواند بهتر از این هم باشد. اگرچه انتقادهای تند از سیاستهای اروپا درست به نظر میرسد، اما بخش پایانی که به سیاستهای آمریکا میپردازد ضعیفتر است. هر چند نویسندگان قطعاً در مورد اینکه سیاست سرکوب در مرز با مکزیک باعث ایجاد تجارت برای کارتلهای جنایتکار شده است حق دارند، اما زمانی که عنوان میکنند این سیاست مانع مهاجران نشده است، استدلالهای ضعیفتری دارند. به دلایلی که بخشی از آنها اقتصادی است، بیشتر مکزیکیها از آمریکا برمیگردند تا اینکه از راه دیگری را انتخاب کنند.
چرخش اروپا علیه مهاجران نیز ن نوع نتیجه ممکن است به همین نتیجه منتهی شود. با وجود اینکه برخی از قاچاقچیان انسان ممکن است برخی از مشتریان خود را نجات داده و به مقصد برسانند؛ اما از بسیاری دیگر تنها سوء استفاده مالی مینمایند. در طولانی مدت مرگ و خطر این روش از مهاجرت مانع گرایش به آن میشود. هرچه شبکهها جنایتکارتر باشند، از آنها بیشتر دوری میشود.
تاکنون نظری ثبت نشده است!